هماهنگی بورس با اقتصاد 95
در میزگردی که با حضور حسین عبدهتبریزی، عضو شورای عالی بورس و همچنین حسن امیری، معاون نظارت سازمان بورس برگزار شد دلایل برآورده نشدن انتظارات سهامداران از بورس در سال 95 بررسی شد. این مطلب که در نشری
متن خبر : در میزگردی که با حضور حسین عبدهتبریزی، عضو شورای عالی بورس و همچنین حسن امیری، معاون نظارت سازمان بورس برگزار شد دلایل برآورده نشدن انتظارات سهامداران از بورس در سال 95 بررسی شد. این مطلب که در نشریه «تجارت فردا» به چاپ رسیده است، به تبعیت بازار سهام از اقتصاد کشور اشاره دارد. به گفته امیری، حاکم بودن نگاه کوتاهمدت برسرمایهگذاران باعث شده که بازدهی بورس در مقایسه با سایر بازارها کمتر به نظر آید در حالیکه در بازههای طولانیتر بازدهی بورس بیشتر است. علاوه بر این. معاون نظارت سازمان بورس به لزوم وجود شفافیت و همچنین تلاش برای توسعه ابزار بازارهای مالی اشاره دارد. بورس آینه اقتصاد است حسین عبدهتبریزی درخصوص کمرمقی بورس در سال 95 گفت: عملکرد بازار سهام تابعی از اقتصاد کشور است و نمیتوان از مسوولان بازار سهام انتظار رشد شاخص را داشت. طبق همه استانداردهای موجود، مدیران بورس مسوولیتی در قبال شاخص ندارند؛ بلکه مسوولیت مدیران، در قبال حفظ بازار در شرایط عادلانه است و این همان وظایفی است که در اساسنامه سازمان بورس و اوراق بهادار به آن اشاره شده است. مدیران بورس هم مثل سهامداران، علاقهمند هستند که صاحبان سهام از بازار راضی باشند. بخشی از نارضایتی امسال سهامداران از بازار، به دلیل این است که آنها خود را با سپردهگذاران مقایسه کرده و فکر میکنند ریسک بالاتری قبول کردهاند؛ اما بازده موردنظر را نگرفتهاند؛ هرچند در بازار سرمایه هم بسیاری از افراد از طریق اوراق با درآمد ثابت سود قابل ملاحظهای کسب کردهاند. البته سهامدارانی که ترکیبی از سهام و اوراق بهادار ثابت را در بورس داشتند، نسبت به آنهایی که تنها روی سهام حرکت کردهاند، وضعیت مناسبتری را تجربه میکنند. وی در ادامه افزود: برای تحلیل وضع سهامداران، آنان باید نرخ رشد اقتصادی امسال را بررسی کنند تا مشخص شود که این رشد، حاصل چه عواملی بوده است. آنان به این سوال میاندیشند که در شرایطی که در 6ماه اول امسال، نرخ رشد اقتصادی حدود 7 درصد بوده، چرا آثار آن در بورس منعکس نیست. با محاسبه نرخ تورم 9درصدی و رشد اقتصادی حدود 7درصد، در مجموع باید بازده 17درصدی را از بازار انتظار داشت. علت عدمدستیابی به آن نرخ این است که وقتی به جزئیات رقم رشد اقتصادی نگاه میکنیم، مشاهده میشود بخش قابل ملاحظهای از این رشد به خاطر 5/ 53 درصد افزایش تولید و فروش نفت حادث شده است؛ اما آثار آن درآمد بهطور مستقیم در بازار محسوس نشده؛ چراکه قیمتهای نفت، پتروشیمی و میعانات خیلی بالا نرفته؛ بلکه بعد از لغو تحریم، حجم فروش دولت بالا رفته است. البته از منظر درآمدهای اضافی که دولت داشته، توقع میرود آثار مثبتی در شرکتها ببینیم؛ اما این آثار نمیتواند به اندازهای باشد که به حدود 7 درصد رشد واقعی در قیمت سهام منجر شود. این یعنی در سایر بخشها، آن نوع رشد وجود نداشته که بازار بتواند آن را انعکاس دهد. عبده تبریزی در پایان گفت: باید اضافه کنم بازار امسال با مشکل خاص دیگری هم روبهرو بوده و آن هم معضل نهادهای مالی است. نهادهای مالی باعث شدهاند نرخ بازده بورس به آن حداقلی که باید، نرسد. به خاطر اینکه به یکباره ارقام سود بانکها به صفر نزدیک شده و عمده بانکها زیان شناسایی کردند. البته این زیانها، به عملکرد سال 1395 مربوط نیست؛ بلکه بانکها از سالهای گذشته بهویژه در دولتهای نهم و دهم گرفتاریهایی داشتهاند. آن گرفتاریها حالا بسیار عمیق شده و در دولت یازدهم هم متاسفانه ادامه پیدا کرده است. در این میان، بانک مرکزی بهدرستی میخواهد سود کاذب و موهومی در بانکها توزیع نشود. قطعا سودی که سپردهگذاران دریافت کردهاند، بیش از سود واقعی قابل پرداخت از سوی بانکها بوده است. یعنی اگر بانکها، سود موهومی توزیع کردهاند؛ سپردهگذاران که نسبت آوردهشان در مقایسه با سهامداران 15 به یک بوده، باید عمده سود موهوم را گرفته باشند. من بحثی ندارم که سهامداران عمده بانکها مقصر هستند که مدیرانی انتخاب کردهاند که سود اضافی به سپردهگذاران دادهاند. اما در بانکهای اصل 44 مدیریت عملا دست دولت است و در سایر بانکها سهامداران جزء هیچ نظارت و کنترلی بر بازار ندارند؛ بنابراین، سهامداران میتوانند از این وضعیت ناراضی باشند. مشخصا آن چیزی که باعث نارضایتی سهامداران است، زیان نیست؛ بلکه نحوه وقوع این زیان است، چراکه سهامداران به سود و زیان عادت کردهاند.