خوشبینی به کفسازی در بازار فولاد
ثبات نسبی بهای مصنوعات فولادی در روزهای اخیر امیدواری به ایجاد یک کف قیمتی جدید در این بازار را افزایش داده که خود از احتمال بهبود حجم معاملات و رشد تقاضای موثر در روزهای باقیمانده تا پایان سال خبر م
متن خبر : ثبات نسبی بهای مصنوعات فولادی در روزهای اخیر امیدواری به ایجاد یک کف قیمتی جدید در این بازار را افزایش داده که خود از احتمال بهبود حجم معاملات و رشد تقاضای موثر در روزهای باقیمانده تا پایان سال خبر میدهد. این در حالی است که وضعیت این بازار با اما و اگرهای بسیاری روبهرو است بنابراین تغییر رویکردهای اجرایی میتواند وضعیت شکننده بازار فولاد را وارد فاز جدیدی کرده که احتمال از دست رفتن برخی از موفقیتهای فعلی را نیز دربردارد. رصد رفتارهای قیمتی در ماههای اخیر نشان میدهد که این بازار از حساسیتهای بالایی برخوردار است و سیگنالهای متناقض بسیاری بر رفتارهای قیمتی و حجم معاملات تاثیرگذار هستند. با توجه به این موارد و تجربه تغییر شکلهای سریع در رفتار بازار و نوسان قیمتها ،بررسی دقیقتر و حتی روزشمار بسیاری از شواهد این بازار میتواند به تحلیل اوضاع کمک کند؛ هرچند که در واقعیتهای بازار میتواند به سرعت تغییر کند. با توجه به تمامی این موارد هنوز هم میتوان به احتمال بهبود حجم معاملات در روزهای پیش رو خوشبین بود؛ اگرچه این خوشبینیها وضعی متفاوت با قبل پیدا کرده است. بازار فولاد در روزهای اخیر وارد یک فاز مثبت شده تا جایی که غالب قیمتها در بازار تهران نوسان چندانی را به نسبت روز قبل از آن ثبت نکرد. این در حالی بود که در هفته گذشته شاهد رفت و برگشت محسوس قیمتها در بازار بودیم که غالب افزایش قیمتها از سوی تولیدکنندگان اصلی و برجسته بازار صورت گرفت. در برابر رشد قیمتهای پیشنهادی، بازار فولاد موضعی تقابلی در برابر رشد قیمتها از خود بروز داد تا جایی که بسیاری از فعالان بازار و واسطهها حتی در برابر رشد نرخها موضعگیری کرده و ضعف تقاضای موثر را دلیل اتخاذ این رویکرد مطرح کردند. پس از این رویکرد در کنار خودنمایی واقعی ضعف تقاضای موثر و حتی بیمیلی سفتهبازی و واسطهگری، بازار وارد لاک دفاعی مجددی شد که خروجی آن عقبنشینی نرخ و سپس آرامش مقطعی بازار بود؛ اگرچه معاملات چندانی به ثبت نرسید. این شرایط نامتوازن را میتوان چهره غالب بازار فولاد در روزهای گذشته به شمار آورد؛ هرچند که هنوز هم شواهدی از ادامه این وضعیت شکننده و وجود ابهام در بازار قابل رهگیری است. انتظار برای افزایش تقاضای موثر در روزهای پایانی سال در کنار رشد قیمتهای جهانی دو فاکتور مهمی محسوب میشود که رشد قیمتها بهصورت پلکانی در هفتههای اخیر را موجب شده اگرچه همفکری فعالان برجسته بازار در رشد نرخها را باید چهره اصلی جهش قیمتها به شمار آورد. این در حالی است که سختگیریهای بانکی در روزهای پایانی سال به نسبت سالهای قبل افزایش یافته که تاثیر آن را میتوان در تلاش برخی از فعالان بازار برای نقد کردن داراییهای خود جستوجو کرد. از سوی دیگر ضعف جدی در تزریق بودجههای عمرانی در کنار رکود واقعی در بازار مسکن، خوشبینی نسبت به بهبود تقاضای واقعی روزهای پایانی سال را در هالهای از ابهام وارد ساخته که میتوان این ابهام را در رفتار فعالان بازار در روزهای اخیر به روشنی دید. از سوی دیگر بارش برف و باران و حتی جاری شدن سیل نیز نکته دیگری بود که از یکسو جذابیت خرید و انبارداری را کاهش داده و از سوی دیگر امکان حملونقل محمولههای فولادی در جنوب و نیمه غربی کشور همچنین استانهای شمالی و شمال غربی را هم محدود ساخته است. تجمیع این موارد در کنار وجود عرضه واقعی در بازار آزاد و البته افزایش رسمی حجم تولید فولاد خام در کشور باز هم به سیگنالهای جدیدی تبدیل شده که خرید در روزهای اخیر به امید فروش یا مصرف در سال آینده را نیز محدود ساخت. موارد فوق هرچند که با نگاهی بدبینانه نگاشته شده، ولی واقعیتهای زیرپوستی بازار فولاد را نشان میدهد که تمامی این موارد تاثیرپذیری بازار داخلی از رشد قیمتهای جهانی را محدود ساخته است. قیمت دلار هم در روزهای اخیر وارد یک فاز کاهشی آرام شده که بر خلاف انتظار غالب بازار برای روزهای پایانی سال به شمار میرود که به ابهام و نگرانیها دامن زده است. واقعیت آن است که با توجه به وجود ظرفیتهای گسترده تولید فولاد در داخل کشور در کنار ضعف واقعی ساختوساز و سرمایهگذاریهای جدید، هماکنون ظرفیت تولید از حجم تقاضای داخلی پیشی گرفته که برتری عرضه بر تقاضا را در بازار فولاد موجب شده، بنابراین چندان هم فضایی برای بازارسازی قیمتی باقی نمیماند. از سوی دیگر غالب صادرات محمولههای فولادی در حوزه فولادهای ساختمانی به محصولات میانی باز میگردد که تاثیر چندانی بر بازار محصولات نهایی ندارد. امیدواریها به صادرات به بازارهایی همچون عراق یا افغانستان هم به کمک قیمتهای پایین بازار داخلی نیز آنگونه که باید و شاید محقق نشده و در نهایت چهره فعلی بازار را این گونه رقم زده است. ذات بازار فولاد در ماههای اخیر به سرعت و سهولت بیشتری تغییر میکند؛ یعنی در کمتر از چند روز، روندهای قیمتی ممکن است دگرگون شود. این رخداد شاید در سالهای اخیر بیسابقه باشد یعنی شرایط کلی بازار در کوتاهمدت قابل رهگیری بوده؛ ولی هماکنون این پتانسیل وجود ندارد. این شرایط موجب شده تا تنها بتوان چهره غالب بازار را برای مدت زمانی محدود تعیین کرد و ممکن است به سرعت شاهد تغییر فاز قیمتی باشیم. از سوی دیگر بخشهای مختلف عرضه، تقاضا و فعالان بازار به کمک شبکههای اجتماعی در ارتباطی تنگاتنگ با یکدیگر قرار دارند که قدرت نمایی بخش عرضه یا تقاضا را در مقایسه با کل بازار محدود و تعدیل میکند. افزایش سرعت گردش اطلاعات و شفافیت بیشتر معاملات و رویکردها، کاهش معاملات اعتباری طولانی مدت، نیاز به تامین نقدینگی و تغییر شکل بازار در کنار سختگیریهای مالیاتی و البته افزایش محسوس حجم تولید فولاد در بازار داخلی مواردی است که چهره فعلی بازار را ترسیم کرده و البته تحلیل رخدادهای پیش رو را نیز با دشواری بیشتری همراه میسازد. رصد رفتارهای قیمتی در روزهای اخیر نشان میدهد که از یکسو روند کاهشی متوقف شده و از سوی دیگر شواهدی از رشد قیمت برخی واحدهای تولیدی مشاهده میشود. این در حالی است که امکان خودنمایی مجدد تقاضا بهصورت نامحسوس و زیرپوستی نیز وجود داشته که میتواند از بدنه کلی در بازار فولاد حمایت کند. از سوی دیگر هفته پایانی بازار فولاد و حتی 10 روز انتهایی آن با توجه به زمان تسویه وجوه و مشکلات حمل و نقل، حجم معاملات به کمترین حد خود میرسد. بنابراین روزهای آینده و دقیقتر 10 روز پیشرو، زمانی برای تجمیع حجم معاملات محسوب شده اگرچه تعطیلی پایان هفته جاری، خود دلیل مهمی برای انتقال دادوستدها در بازار فولاد به هفته آینده به شمار میرود. با توجه به موارد فوق در کنار احتمال رشد تقاضا و امکان رشد حجم معاملات در هفته آینده و همچنین حفظ سطوح قیمتی موجود در روزهای اخیر، میتوان به کفسازی قیمتی در روزهای پیش رو امیدوار بود که احتمال کاهش بیشتر قیمتها را محدود میسازد. این در حالی است که ثبات قیمتها خود دلیلی بر جذب خریدار بیشتر و افزایش حجم معاملات بوده بنابراین فاکتوری مهم برای حمایت از بازار محسوب میشود. ناگفته پیداست که تجربه هفتههای اخیر نشان میدهد طمع قیمتی میتواند نتایج تاسف باری برای این بازار به همراه داشته که با فرار مجدد خریداران و عقبنشینی حجم معاملات به زیان تمامی اهالی بازار تمام خواهد شد. بهتر است احتمال بهبود بیشتر حجم معاملات را جدی فرض کرده و این امیدواری را برای تقویت حجم فروش در نظر بگیریم؛ زیرا رشد قیمتی ممکن است باز هم همهچیز را تغییر داده مگر آنکه دادههای بنیادین بازار با برتری تقاضا بر عرضهها، خود دلیل رشد قیمتها محسوب شود.